آیا انسان ذاتاً خواهان صلح ودوستی است ؟

ساخت وبلاگ

کلمه بعدی وآخرین جمله سطر 9-حوش ای  یای  اَ را  شایا= Hosh ay Yay Ara shaya= دوری کردن از جنگ وستیز است وانسان شایسته ، لایق  راه صلح است ( معنی نام حوشای یارشاه)

حوش=خداحافظی کردن ، کنار گذاشتن ، دوری کردن -آی = ماه مثل ماه –یای = کمان ماه ، وسیله جنگی ، جنگ وستیز – آرا = میان ، معرکه جنگ ، -شایا = لایق ، ،شایسته، شایسته مقام انسانیت – آرا شایا= صلح کردن، جدا کردن ،میانجیگری کردن مثل  أولارینگ  آرا شا(آرا آچا)= آنها را از هم جدا کن ، میان آنها میانجیگری کن ، میان آنها صلح بر قرار کن –یا= مسیر ،راه –منظور در اینجا این است که خداوند سرشت و خمیر مایه انسان واقعی را با صلح و دوستی و محبت به همدیگر وآنچه که برای سعادت بشر خوب است .ساخته است .پس آنچه انسان اکنون از خود بروز می دهد . خود واقعی انسان نیست وانسان اگر بخواهد به خود واقعی  برسد باید به همدیگر محبت کند راه مدارا ودوستی وصداقت را در پیش بگیرد.در پایان یک واقعه که برایم پیش آمده را برایتان بازگو می کنم امیدوارم آموزنده باشد . خدا یارتان  .

حکایت صداقت در کار یعنی چه؟

چندروز پیش برای خرید نان به یک نانوایی لواشی (لواش=ازترکیب  آش ولاش =خیلی لهیده وزوار دررفته درست شده است ) رفتم  چند نفر صف ایستاده بودند . به ترتیب نانشان را گرفته می رفتند من هم منتظر نوبتم شدم شاگرد (شاگرد=از شاه و گرد درست شده کسانی که دورواطراف شاه می گشتند ونوکری می کردند) نانوایی به خمیر گیر یا شاطر (شاطر=در زبان ترکی به فرد زبرو زرنگ وباهوش گفته میشود)که احتمالاً صاحب نانوایی هم بود هی گوشزد می کرد که خمیر به همه نمی رسه  بگم بقیه برن ؟ شاگرد هر چه خمیر بود داخل ظرف خمیر گیر ریخت گفت خمیر تمام شد شاطر پرسید :با کاردک همه خمیر ها را گرفتی شاگرد جواب داد: بله  خمیر ی که از دستگاه خمیر گیر می آمد نازک تر وعرضش کمتر شد شاطر از شاگرد خواست با کاردک داخل ظرف خمیر گیر را هم تمیز کند شاگرد هم چنین کرد شاطر خمیر هایی که هر لحظه نازک تر می شد جمع می کرد وبه داخل ظرف خمیر گیر می انداخت تا اینکه خمیر هاییکه شاطر جمع می کرد و به داخل ظرف خمیر گیر می انداخت  با خمیر های چسبیده به بدنه ظرف خمیر گیر که باکاردک شاگرد به داخل ظرف خمیر گیر می ریخت خوب با هم ترکیب شدند از نان هنوز خبری نبود منتظرانه همه به این عملیات نگاه می کردیم من هم آنها را در دلم تحسین می کردم که چگونه حداکثر استفاده را از نعمت خدا میکنند هیچ گونه اصرافی صورت نمی گیرد. چند نفر دیگر هم به جمع ما اضافه شد پول دو سه نفر جلو را گرفت من طبق معمول پول 12لواش را دادم ولی اون داد زد این آقا 10تا پرسیدم ولی من پول 12تا لواش را دادم مگه نان گران شده گفت نه بلکه آزاد شده دیگه سهمیه دولتی نمی دهند مارا آزاد کردند گفتم الحمدالله که از بند دولت آزاد شدی . خیر دنیا وآخرت را خریدی . نیم نگاهی به من کرد خمیر نان به طور عادی وهمیشگی جریان پیدا کرد شاگرد به شاطر گوشزد کرد که تعداد زیاده ها  شاطر دست گیره هایی که در دو طرف دستگاه قرارداشت  یکی  عدل (دریچه خروج خمیر را تنگ وگشاد می کند ) و دیگری انصاف (که طول برش نان وسرعت را کنترل می کند ) ومثل ماه گرد است (اکثر سلاطین در کتیبه های کهن به دست داشتند ومدعی عدل وانصاف و برادری برابری بودند) و شکل  دسته فرمان اتومبیل  بود ،چرخاند انگار که می خواهد مسیرش را عوض کند وبه بیراهه برود با هر بار چرخش ، دستگاه سرعت می گرفت وخمیر ها نازکترو نازکتروعرضشان کمتر  می شد ولی با درایت شاطرنان به همه منتظران رسید همه از اینکه سفره ها مان امشب  بی نان نخواهد ماند خوشحال وشاد شدیم شاطر را دعا کردیم که با آن خمیری که در ظرف خمیر گیرش مانده بود همه را راضی به خانه هایمان رهسپار کرده است .شاطر از همه خوشحال تر که امشب کاسبی پر برکتی داشته است .خداوند همۀ ما را به راه راست هدایت کند 

+ نوشته شده در  سه شنبه نوزدهم دی ۱۳۹۶ساعت 1:31  توسط قوطوری  | 
راه زندگی باصفا در کتیبه چیست ؟...
ما را در سایت راه زندگی باصفا در کتیبه چیست ؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : poladabady بازدید : 114 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 7:52