کلمات مرتبط فارسی ، انگلیسی با ترکی:Wonderer،Wonder،Wonder Worker

ساخت وبلاگ

در ادامه چند کلمۀ انگلیسی که با حرف W ساخته شده و بی ارتباط با کلمات قبلی نیست را انتخاب کردم با هم ارتباط آنها را بررسی می کنیم

Wonder Worker-En- وُندا وُکاˈwʌndəˈwɜːkə- wəndərˈwɜːrkər واندِر وُرکِر= کسیکه معجزه میکند، ادم خارق العاده و صاحب کرامت

Wonder Worker-Turk وُندیر وُرکِر= کسیکه معجزه میکند، ادم خارق العاده و صاحب کرامت

Wonder-En واندا- wʌndə- wəndər واندر= شگفت، حیرت، تعجب، غریبه، اعجوبه، عجب، شگفت داشتن، حیرت زده کردن، متعجب شدن، در شگفت شدن، تعجب کردن

معانی دیگر: شگفتی، اعجاب، معجزه، فرجود، ورچ، کار خارق العاده، معجزه آسا، شگرف، (شخص یا چیز) شگفت انگیز، چیز عجیب، جای تعجب، شگفت انگیزی، اعجاز، شگفتیدن، حسرت خوردن، شگفت زده شدن، کنجکاو بودن، ندانستن، شک داشتن، جویا بودن، حیرت انگیز، غریب

Wonder-Turk -وُندِر= دهش، احسان، انعام، بخشش، بخشندگی، کرامت، بذل، داد، عطا، موهبت، هبه، بزرگواری، جوانمردی، عظمت، اعجاز، خارق عادت، معجزه، و....

Wonder(gönder،göndər) وُندِرwönder= ارسال، گسیل، روان، روانه، رهسپاری، رهسپار، عازم، راهی، اعزام، پی سپاری، انتقال، دهش، بخشش، بخشندگی، بزرگواری، جوانمردی، عظمت، اعجاز، خارق عادت، معجزه، اتفاق، نمایش، ادا، و...فعل امر وُندِرمِک (göndermek ،göndərmək ) wöndermek= دادن، فرستادن، روانه کردن، عازم کردن، رهسپار کردن، راهی کردن، واگذار کردن، بخشیدن، دادن، تخصیص دادن، اتفاق افتادن، گریه کردن، عطاء کردن، ارائه دادن، رساندن، بیان کردن، افکندن، شرح دادن، نسبت دادن به، بمعرض نمایش گذاشتن، تقدیم داشتن، انجام دادن، ادا کردن، دادن، تلافی کردن، پرداختن، پرداخت کردن، پول دادن، کارسازی داشتن، بجا آوردن، و...

Bu gudrat Hudaý tarapyndan wönderildy بو گودرات هودای تاراپیندان وُندِریلدی، O möcüzə Allah tərəfindən göndərilib ، Bu mucize Tanrı tarafından gönderildi=این معجزه از طرف خداوند فرستاده شده(داده شده، بخشیده شده، عطا شده، داده شده، ارسال شده، و...)

ol maňa pul wönderdy اُل مانگا پول وُندِردی= او به من پول فرستاد( داد، بخشید، ارسال کرد، و...)

sen oňa pul wönder سِن اُونگا پول وُندِر=تو برای او پول بفرست( عطا کن، ببخش، و...)

ony maňa wönder اُنی مانگا وُندِر= آن را برایم بفرست(ارائه کن، بده، و...)

ol geň zad wönderdy اُل گِنگ زاد وُندِردی= او چیز عجیب و غریبی ارائه کرد(فرستاد، نشان داد، و...)

oň Yzyna birny wonder اُنگ ایزینا بیرنی وُندِر(birini hemen geri gönder)= کسی را بدنبال او بفرست، کسی را پی او رهسپار کن

Worker= کارگر، عمله، ایجاد کننده، کار کننده، و....(به معنی work,worker رجوع شود)

Wonderer-En وُندِرا- ˈwɒndərə- ˈwɑːndərər وُندِرِر= اواره، غریب، سیار، سرگردان، خانه بدوش

معانی دیگر: سرگردان، سیار، اواره

Wonderer-Turk- وُندِرا، وُندِرِر=راهی، اواره، غریب، سیار، سرگردان، خانه بدوش و...

Wonder= راهی، رهسپار، عازم، راهگذار، رهسپر، رهگذر، سیاح، مسافر، روان، گردنده ، رونده، سیرکننده، سیار، سرگردان، خانه بدوش، اواره، غریب، و...(به معنی Wonder رجوع شود)

Er اَر= شخص، چیز، فاعل، کننده، شوهر، مرد، جوانمرد، و...

ony yola wonder اُنی یُلا وُندِر= او را راهی کن(بفرست، عازم کن، اعزام کن،و...)

ol ony yola wönderer اُل اُنی یُلا وُندِرِر= او(آن را) او را می فرستد(راهی می کند، روانه می کند، و...)، او آن را راهی کننده (راهی خواهد کرد)

sen ony wönderer bosaň wonder سِن اُنی وُدِرِر بُلسانگ وُندِر= تو آنرا بخواهی راهی کنی(بفرستی، و...) بفرست( روانه کن، و...)

sen ony wöndera سِن اُنی وُندِرا= تو آن را رهسپار کن( بفرست، روانه کن، آواره و سرگردان کن، و...)

ol yere suw wöndera اُل یِره سو وُندِرا= به آن جا آب بفرست(روانه کن، و...)

ol yere suw wönderer اُل یِره سو وُندِ رِر= به آن جا آب می فرستت(راهی می کند، و...)

راه زندگی باصفا در کتیبه چیست ؟...
ما را در سایت راه زندگی باصفا در کتیبه چیست ؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : poladabady بازدید : 19 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1402 ساعت: 15:03