کلمات مرتبط فارسی، انگلیسی با ترکی:year،Yearly،Year by year،Yearling،Yearlong

به مناسبت سال نو کلمات مربوط به آن را مورد بررسی قرار می دهیم. کلمۀ اول سال year و کلماتی که با آن ساخته شده اند

jɜː-year-En یئ -ˈjɪr یئر= سنه، سال

معانی دیگر: (دوران معمولا کمتر از یک سال) سال، دوره ی سالیانه، زمان، مدت (به ویژه مدت طولانی)، زمان گردش هر سیاره به دور خورشید، سال نجومی

year-Turk-یئل، yıl ، ýyl =سال، سنه، دوره ی سالیانه، زمان، مدت (به ویژه مدت طولانی)، زمان گردش هر سیاره به دور خورشید، سال نجومی- یئلار=سالیان دراز، مدتهای مدید و طولانی،- Bir(yıl )ýyl geçdi بیر ییل(یئل) گِچدی=یک سال گذشت

 (به معنی year رجوع شود)

jɜːli- Yearly-En-یئلی- ˈjɪrliیئرلی= سالیانه، همه سال، سال بسال،

معانی دیگر: سالانه، سالی یکبار، هرسال یک دفعه، هرساله

Yearly-Turk-یئلی، ییلی= سالیانه، همه ساله،

Year- یئ-یئل- یئر=سال( به معنی Year رجوع شود)

Year- yer-یر=زمین، کرۀ زمین، جا و مکان، و...

Yearl یئل  Yil- ýyl ییل،=سال

Yearl یئل ýel= باد، هوا، آماس، آماه، نفخ، ورم، پف، فوت، تیز، ریح، توفان، شمیم، صرصر، نسیم، نفخه، بادا، باشد، افاده، خودبینی، تکبر، خودبزرگ بینی، غرور، فیس، نخوت، ابهت، اهمیت، شکوه، دم، نفس، بارح، برآمدگی، دمل، باطل، بیهوده، لغو

Yearly یئلی Yily =سالیانه، همه ساله، سالی یکبار، هرسال یک دفعه، سال بسال(ýyl(ba ) by ýyl یئل بای(با) یئل= سال به سال)- Ölü yıly - (Yily ) Ölen ýyly اُلَن یئلی=سال مرگ، سالگرد (ýyly یئلی)، زمانی از سال که یک یا چند سال از واقعه ای گذشته باشد- Doglan ýyly ، Doğum Yılıدوغلان یئلی=سال تولد – Yıldönümü، ýyllygy، yilligi، یئلیقی=سالگرد، سالیانه، همه ساله

Year by year-En-یئ با یئ- یئر با یئر= سال به سال، سال بسال، همه ساله

Year by year-Turk-یئل با یئل یا ییل با ییل=سال به سال، همه ساله،

یئل با یئل بِترلِیارýyl ba  ýyl  beterleýar = سال به سال بدتر می شود-  ýyl ba  ýyl  gowulaşýar یئل با یئل قاولاشیار= سال بسال بهتر می شود-  Yearyly-ýyldan gowulaşýar یئرلی یئلدان قاولاشیار= هر ساله بهتر می شود، -

ˈjɜːlɪŋ- Yearling -En- یئلینگ- ˈjɪlɪŋ ییلینگ= گیاه یک ساله، ادم یکساله

معانی دیگر: (جانور - به ویژه دام) یک ساله، (اسب دوانی) اسب یک ساله، اسب جوان

Yearling –Turk- یئلینگ-ییلینگ=سال تولد، سالگرد، یک سالگی، یک سالگی هرچیز، گیاه یکساله، آدم یکساله، اسب یک ساله، و...

بیر یئلینگ ایچیندا=داخل یک سالگی، حدود یک سالگی -بُلان یئلینگ نأچه؟=سال تولدت چنده؟- یئلینگ بُلدی یک سالت شد، یک سالگی ات شد

ˈjɜːlɒŋ- Yearlong-En- یئلُنگ- ˈjɪrˈlɒŋ یئرلانگ= یک ساله، یکسال تمام

معانی دیگر: یک سال، به مدت یک سال

Yearlong-Turk-یئلُنگ، یئلانگ=به مدت یک سال، یک ساله، یکسال تمام، و...

Long لانگ، لُنگ، لِنگ=مدت زیادی در جایی ماندن و انتظار کشیدن، خسته و درمانده و از پا افتاده(لنگ شده)، مدت طولانی، طولانی، مدید، طویل، بلند، بزرگ، (Longga daş لُنگا(لُ نگگا)، = سنگ بلند  یا بزرگ- لانگ دورماق=مدت طولانی ایستادن ، به خاطر ایستادن زیاد و انتظار کشیدن خسته و درمانده شدن- ایشیم لِنگ قالدی=کارم مدت زیادی مانده، کارم پیشرفت نکرده – لِنگ قالماق= دریکجا ماندن، متوقف شدن، پیشرفت نکردن- لِنگ وُرماق=لنگ زدن، مدت زیاد  دست و پا زدن، در یکجا تقلا و کوشش کردن، پیشرفت نکردن- لِنگر وُرماق=لنگر زدن، متوقف شدن-  

پای ما لنگ است و منزل بس دراز--- دست ما کوتاه و خرما بر نخیل(حافظ)
ای بسا اسب تیزرو که بمرد-- خرک لنگ جان به منزل برد(سعدی)
لنگی است صلاح پای لنگر--- تا کشتی سرگران نجنبد(خاقانی)