کلمات مرتبط: فارسی، انگلیسی با ترکی:

ساخت وبلاگ

 

کلمۀ بعدی مرتبط با سال Year می تواند سال نو New Year باشد که اکنون کلمات مرتبط با آنرا مورد بررسی قرار می دهیم

njuːjɜː- New Year-En- نیو یئ- nuːˈjɪr نویئر= سال نو، سال جدید

معانی دیگر: نوروز، سال نو مسیحی (اول ژانویه)

New Year-Turk-نیویئ- نویئل=سال نو، سال جدید، و...

Year ییل یا یئل=سال – به معنی Year یا Yearly رجوع شود

njuː- New-En نیأو- nu نِأو= نو، تازه، جدید، نوین، جدیدا، اخیرا

معانی دیگر: نویافته، جدیدالکشف، ناآشنا، دارای تازگی، بیگانه، تازه کار، بدون سابقه، بی تجربه، تازه ساز، تازه به دست آمده، فرآورده ی جدید، کار نکرده، نوپا، نوبر، زود رس، اضافی، دیگر، (با: the) چیز نو، دوباره، تازگی ها، به تازگی، مدرن، امروزی، شایع، رواج دار، رایج

New-Turk-نیأو-نِأو=نه در آینده نه در گذشته(کهنه)،  نو، تازه، جدید، نوین، جدیدا، اخیرا

New- Now-Noo-Nov-Nav-Nev- نو- نِ أو=نه آینده نه گذشته(نه کهنه، نو ، تازه، جدید)، اکنون، حال، امروز، امروزی، اخیراً، حالا، و...

N نِ، نی، نا=پیشوند نفی و منفی کننده- مِرد=شجاع، دلاور، باغیرت، جوانمرد، مَرد- نامِرد=ترسو، بی غیرد، نامرد، بِللی=مسلم، معلوم- نابللی=نامعلوم، ناحاق =ناحق و...

ow - ev-av- Ew أو=جلو، مقابل، روبرو، پیشِ رو(آینده)، پیش، قبل(گذشته، سابق)، ستایش، تحسین، مورد قبول همه و تحسین برانگیز، و...- Öňeأونگا =به جلو- Öň- Öwň- أونگ=قبل، قبلی - Əvvəlki أووَلکی-Öňki-önki-أونکی=قبلی، اوّلی –

 Əvvəl- آووال avvalأوآل، أو وال=اوّل، پیش، جلو، پیشی گرفته - پیشی گرفتن(almaq=گرقتن-أوآلماق- avalmaq= پیشی گرفتن )، پیش افتادن(أووالماق-avvalmaq=پیش افتادن- valmaq =افتادن، شدن) قبل ، پیش از دیگران،   - Əvvəl  bolmaq آووال بُلماق= اول شدن، انجام کاری قبل از دیگران- این دو معنا دارد – پیش از دیگران به مقصد رسیدن و منتظر دیگران بودن که در این صورت برای دیگرانی که به مقصد می رسند زمان گذشته است – ودر مسابقات نفر اول نفر جلویی است وبرای دیگران رسیدن به جلویی آینده است – اول رسیدن یعنی کسی که قبلاً رسیده  پیشینیان و برای کسی که تازه رسیده نو و حال و کسی که بعداً در آینده  می رسد- از نظر زمانی مبنا ساعت در نظر بگیریم ساعت قبل (گذشته)، ساعت حال(درحال گذراندن)، ساعت بعد(خواهد آمد آینده)- أو = قبل(پیش)، جلو(بعد)- New = نه قبل و نه جلو یعنی حال به معنی تازگی، نو – برای کسی که کاری را قبلاً تجربه نکرده(بی گذشتۀ کاری) بی تجربه، بدون سابقۀ کاری، ودر مورد محصولات هم تازه و دست اول، نوبر و نوپا – با- ز the ،زا (پدید آمده، زاده شده، آفریده شده)، زاد، زات = چیز- یا  با لفظ د، دا =تازه بدنیا آمده، نوزاد(نو+ زاد=چیز، جسم، چی، شی، موجود، هرجسم بی روح، آنچه موجودباشد، هرموجودبی روح، هرچه موجود باشد،  هر بودنی شئ مقابل ناچیز معدوم)- (دا =است،  هست، وجود دارد، )=چیز نو ،نو است، تازه است، نوزاد، نوپا، و...  - بیر زات=یک چیز Öwňe )Öňe gitting- )أونه گیتتنگ(أونه گیدینگ)= جلو بروید(پیشش بروید، به مقابلش یا  به جلویش بروید،

naʊ- Now-En- ناو- نأو= فعلا، حالا، اکنون، اینک، در این لحظه

معانی دیگر: ایدون، حالیا، همین الان، چند لحظه پیش، همین حالا، هم اکنون، )در بیان درخواست یا امر یا پند) خوب، دیگه، پس حالا، )به نشان رفتن از یک نکته به نکته ی جدید یا برای تاکید) خاطر نشان می شود، باید توجه داشت که، هان، گاهی، برخی، آنگاه، در آن هنگام، از اکنون، از حال، از این، )معمولا با(: that حال که، اکنون که، از آنجایی که، کنونی، مربوط به حال، رایج، زمان حال

Now-Turk- ناو- نأو= نه قبل و نه بعد (حالا)، فعلا، حالا، اکنون، اینک، در این لحظه،

به معنی New رجوع شود

ðæt- That-En- زات،  ðæt دأت= ان، ان یکی، اشاره بدور، که

معانی دیگر: (اشاره به شخص یا چیز) آن، (جمع) آنان، آنها، که (معمولا می توان بدون تغییر دادن معنی جمله آن را حذف نمود)، که در آن، که در آن هنگام، که او را، که آن را، اینکه، آنکه، تا اینکه، تا آنکه، از اینکه، برای آنکه، آنقدر، آن همه، آن مقدار، به آن حد، به آن-، چه می شد اگر، ای کاش، کاش، کاشکی

That-Turk (اُ)زات zat ، دأت=آن(شخص یا چیز)، آن یکی، اشاره به چیزی که در دور قرار دارد، و...

That زات zat (زادzad)- اُ زات- o zat =آن چیز(o zat )، این چیز(bu zat) آن شخص، آن شئ، - zatlar زاتلار=آنها، اشیاء، آنان،

That زات=منظور آن چیزی است که موجب شناخت و تمایز اشیاء از یکدیگر می شود و آن ذات اشیاء است،  ذات، اصل، جبلت، جوهر، خمیره، سرشت، شخص(شخصیت)، طبیعت، طینت، فطرت، کنه، گوهر، نهاد -

that is not=این نیست- bu zat menki= این چیز مال من(است)- bu zat bolmartdy بو زات بُلمارتدی= کاش این اتفاق نمی افتاد(ای کاش، کاش، کاشکی)- bu zat bolan zat= این چیزی است که اتفاق افتاده است- Bu(o) zat üçin=برای این (آن) چیز- o zady almaga gel-اُ زادی آلماقا گِل=برای اینکه (برای آنکه) آن چیز را بگیری بیا - Köp zat ber کوپ زاد بیر= مقدار زیادی بده، به حد زیاد بده

راه زندگی باصفا در کتیبه چیست ؟...
ما را در سایت راه زندگی باصفا در کتیبه چیست ؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : poladabady بازدید : 206 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 1:12