زینت بخشی در کتیبه هخامنشی به چه معنایی است؟

ساخت وبلاگ

زای= نور ، منور ،روشنایی، مثل : بو پنجره دان آز زای گلیار = از این پنجره نور کمی می آید. امید ، امید واری مثل :ما زای بیلیلن = من اظهار امید واری می کنم . من نور امید می دانم – زای یان = امید سوخته ، نور سوخته = زیان ، ضرر ، امیدی نیست ، زای نای (زی نای)= نور عالی ، زینت ، آنای =باور کردن ، قبول داشتن – آمای(آمال) = عمل کردن ،تحقق بخشیدن ، آرزو ، خواسته در ادامه مبحث گذشته به ارتقا وتحولات روحی  و احساس درونی شان که همان شادی درونی و آسودکی روحی وروانی خود وتزکیه نفسی که بدست آورده اند می گوید. از خدا می خواهد که ارتقا بدهد این باور واعتقادات درونی شان را وآنرا به درجه اعلا برساند .

در اینجا می خواهد از تحولات درونی خودشان بگوید و تحولات روحی خودو دیگران را بیان می کند . البته داستانی در میان ترک تباران ترکمن نسل اندر نسل بیان شده وآن این است که پیرزنی ترکمن با بافتن قالی  باعث نجات یک  روستای چند صد خانواری از کشته شدن وویرانی  بدست  سرداری با سربازانش که با کشت وکشتار تا روستای آنها امده بودند شد وآن با بافتن قالی با نقش ونگار متضاد در کنار هم یعنی شادی وسرور کودکان و زنان ومردان روستا  و نقش ونگار کشتار و ویرانی خانه ها وزن وبچه ها و تقدیم آن به آن سردار متجاوز که با دیدن آن قالی در  درون ان سردار تحولی بوجود آورد . واو را به اندیشدن و تفکر درباره عمل نادرست خود کرد . آن پیرزن  باعث نجات روستا و صلح و دوستی ومدارا با دشمنان شد . و بعد از آن واقعه نقش قالی ترکمن از نقوش وتصاویر واقعی حیوانات وانسان به نقش ونگارهای سمبولیک ونمادین بدل گردید . البته عده ای این واقعه را به بعد از ظهور اسلام واسلام آوردن ترکمنان می دانند . در حالیکه  با  داستان ترک ایمان شدن ترکمنان واطلاق ترک تباران آن زمان به ترکمن امروزی تناقض پیدا می کند . باید گفت که این داستان سر درازی دارد و این حکایت به صورت تصویر پیر زنی که یک فرش را به سرداری تقدیم می کند وآن سردار در حالیکه  اندام یکی از اسیران به زیر یکی از پاهایش قرار دارد .وبا یک دست فرش را گرفته وبا دست دیگر به سربازان پشت سرش فرمان توقف می دهد و پشت سر پیر زن مردان از اهالی روستا با دستانی به پشت بسته شده به نشانه تسلیم دیده می شود . در نقش ونگارهای بجا مانده دردیواره های سنگی از چند هزار سال حکومت هخامنشیان به خوبی نمایان است . این نشان دهنده پیوستگی هخامنشیان به آن حکایات دارد . با نگاشتن نقش این واقعه به دیگران هشدار می دهد. که ازکشتار بی گناهان وویرانی شهرها خودداری کنند در کتیبه DNa نقش رستم  به خوبی در مورد مدارا وصلح و دوستی  با ساکنان جاهایی که به تصرف در می آید ورعایت حقوق دیگران ویاد اوری نمونه هایی ، همه را به در پیش گرفتن آن رویه دعوت کرده است . البته باید گفت که انسان های پیشین دیدگاه وخواسته هایش را با زبان بیان می کند وبرای ماندگاری آن پیام در روی سنگ نوشته ها با نقوش مختلف حکاکی کرده برای آیندگان به یادگار می گذاشتند تا آیندگان  آنرا بکار گیرند یا پند بگیرند . در مورد این تصویر هم همین رویه اعمال شده است . این پیام پیرزن صرف نظر از اینکه در آن قالی چه نقشی نگاشته شده باشد . نشانه دوستی ومحبتی است که پیرزن به آن سردار ابراز می کند . می خواهد بگوید که ای سردار اکنون که به سرزمین من قدم گذاشتی این متاحی با ارزش است که با جان ودلم آنرا بافته ام واین را به عنوان میزبان تو به یک مهمان تقدیم می کنم . وهیچ خصومت و دشمنی با تو ندارم . .به عنوان یک میزبان از تو پذیرایی خواهم کرد . سرداران اکثراً افراد با هوش و زرنگی هستند که به این مقام رسیدند . اکثراً خود را جوانمرد و دلاور می دانند . پس در مقابل این حرکت پیرزن دانا که سیمای مادران و مادربزرگان خود را در آن می بینند .عکس العملی جز مدارا کردن از خود نشان نخواهند داد . این حکاکی درسی به دو طرف  نبرد است که سعی کنند با پادرمیانی بزرگان از درگیری وجنگ خودداری کنند . اکنون نیز وقتی یک مقام بالایی وارد یک محلی می شود اهالی محل به پیشواز او می روند به او هدیه محلی چه غذا ، یا محصول مختص محل ویا هدیه ای فراخور آن مقام به او پیش کش می کنند .

+ نوشته شده در  شنبه سی ام دی ۱۳۹۶ساعت 6:36  توسط قوطوری  | 
راه زندگی باصفا در کتیبه چیست ؟...
ما را در سایت راه زندگی باصفا در کتیبه چیست ؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : poladabady بازدید : 132 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 7:52