در کتیبه ها تاج شاهی به چه معنایی است ؟

دراین میان این توبره در کنار سربازان به عنوان ظرف غذا ، به عنوان جهیزیه عروس ، وغیره داده می شده است . ولی کم کم از رونق افتاد کم کم این توبره دایره ای شکل دیگر کار آیی ومفهوم اولیه خود را از دست داد . جز ظرف غذا ویا در مقیاس بزرگتر جمع آوری و نگهداری وسایل دنیوی کاربرد دیگر و مفهوم دیگری نیافت . این توبره  کم کم خالی شد وچیزی برای بردن به آن دنیا در آن وجود نداشت مثل قابلمه ای خالی که جز بر سر گذاشتن ومحافظت از سر در حوادث روزگاز کاربرد دیگری نداشت پس پادشاهان آن توبره را به صورت کلاه بر سر گذاشتند وارتفاع کلاه بر اساس طبقات اجتماعی بالا وپایین می شد .ودر خانواده هم طبقات و مقام زنان خانواده مادر خانواده کلاه مخصوص بلند تر و هر چه تجربه عروس وتعداد فرزندان بیشتر می شد ارتفاع کلاه هم بالاتر می رفت .این هم کم کم از رونق افتاد . بنا براین شکل دوار آن که نمایانگر ماه بود برای کسب رضایت ماه و نشانه عدل وانصاف  در میان پادشاهان و ولیعهد و یا بعد از فوت به جانشینان رد و بدل می شد . کم کم این حلقه به صورت تاج  طلایی بر سر پادشاهان و به صورت کلاه یا پارچه ای دوار برسر رعایا و نوکران و بزرگان اعتقادی قرار گرفت . ودختران ترک تباران ترکمن نیز وقتی ازدواج می کردند . حلقه ای دوار بر سر می گذاشتند.( امروزه این تعهد کم رنگ تر شده وبه حد یک انگشتری  به عنوان حلقه عروس وداماد تنزل یافته است هر چند در میان زنان ترک تباران ترکمن این رسم حلقه دوار روی سر اجرا می شود) . به نشانه حفظ عدل وانصاف در خانه وخانواده ، حفظ حریم خصوصی ، وهر آنچه که برای تحکیم خانواده لازم است . شوهر یا داماد هم کلاهی بر سر می گذاشت چه پارچه ای یا از پوست حیوانات ،واین نشانه وصلت وهمدلی ورعایت عدل وانصاف متقابل میان دو زوج بود . حاکمان نیز با گذاشتن تاج بر سر تعهد خود به حفظ ورعایت عدل و انصاف ووصلت خود را با ماه وجامعه اعلام می کردند . واین تعهد از بالاترین طبقه تا پایین ترین طبقه  شاه ، وزیر ، طبقه اعتقادی ، درباریان ، امراء ارتش ، سربازان ، داوطلبان ، تا.... ادامه داشت . یعنی همه ملزم و متعهد رعایت عدل و انصاف مثل ماه بدون هیچگونه تبعیض می شدند . و قوانینی نیز برای برقراری وپاسداری از این عدالت در هر جامعه فراخور حال تنظیم واجرا می شد . واین قوانین جنبه دینی (الهی)یا اجتماعی یامردمی ،( که آن هم برداشت مخصوص هر جامعه از بُعد الهی آن داشت )به خود می گرفت . 

-آ هایا آ یا آ=A haya  Aya A = وبا آن قدرت که بدستمان برسد با آن

آ=این ، آن–هایا= قدرت وتوان –آیا = کف دست ---آ= آن ، این --- با کسب این پادشاهی قدرتی بدست خواهیم آورد که با آن

اصولاً پادشاهی ودیگر مقام ها ی دنیوی موجب قدرتمند شدن دارنده آن می شود حالا کسی که این توانایی را بدست آورده چگونه با آن رفتار کند مهم است . اینجا می خواهد به کسانی که چنین قدرت وتوانی دارند وبر سرنوشت و زندگی دیگران مسلط می شوند می خواهد چگونگی استفاده از آن توان وقدرت را نشان بدهد .می خواهد بگوید که از آن قدرت در جهت صحیح وخوب آن بهره برداری کنند .

-با أو می آی یا آ =Ba ovmy  Ayya  A = تمام آینده روبرویمان را به خوبی روشنایی می بخشیم وازاین

با = تمام ، همه  مثل : با  زادیم =تمام  چیزهایم – أومی = آینده ام، روبرویم  مثل : أومی گوریان = روبرویم را می بینم –---آی یا = عیان ، آشکار ، به روشنی  آ = آنرا ، به آن ، از آن، از این----در اینجا به خوبی بیان می کند که می خواهد از آن قدرت برای روشن کردن نور امید در دلهای کسانی که به او امید بسته اند تا در زندگی شان تحولی مثبت ببینند بکار خواهند بست وآینده ای خوب برای همه بوجود خواهند آورد ومی خواهند بگوید با این قدرتی که بدست آوردند . تمام آینده روبرویشان را به خوبی روشنایی می بخشند . یعنی عدل وانصاف را گسترش می دهند .اصولاً تمام حاکمان از بطن این جامعه برخاسته اند . وبا تایید وخواسته مردم به این منسب می رسند ودر ابتدا نیت خدمت به مردم وسازندگی دارند